Death to Israel
Death to Israel
Death to Israel
آرام
آن تن لش را تكان مي دهد
و از رختخوابي كه بوي تند خواب هاي نفرين شده اش
مشام را مي آزارد، كنده مي شود.
از كوچه كه مي گذرد
بوي گند اسكناس و اختلاس
رد عبورش را نشان مي دهد.
دست هاي جن زده اش را
به طرف هر گلي كه دراز مي كند،
فاتحه اش را بايدخواند،
هر چند
ارتفاع پولهایش از برج میلاد بالاتر می رسد
اما
براي اينكه پنج تومان كمتر پول ميوه بدهد
از فهمیده تا چهار راه برق را پياده مي رود.
او
آن قدر پول چاپيده است
كه يكجا مي تواند حوزه خليج فارس را
با همه شيخ نشين ها و شاهزاده هايش بخرد
اما آب از آب تكان نخورد.
***
از روزي كه يك كلمن به جبهه اهدا كرده است
از همه ملت طلب كار است
و انتظار دارد كه «روايت فتح»
از ايثارگري هايش تمجيد كند.
***
چقدر دلم هواي بهمن درولي را كرده است
همان كه وصيت كرد روي سیمان قبرش
با انگشت بنويسند:
پر كاهي تقديم به آستان قدس الهي
ياد سيد علي بخير!
وقتي يك سوزن ته گرد از اداره به لباسش مانده بود
تا صبح خواب نداشت.
غلامعلي وقتي شهيد شد
فهميديم
همه پولهایش را
به نام حزب الله به جبهه داده است.
***
چقدر هواي اينجا مه گرفته است
بوي گند اسكناس
كوچه را برداشته است...
تعداد صفحات : 24