loading...

اخبار شهرستان مرند

seyed بازدید : 190 پنجشنبه 29 خرداد 1393 نظرات (0)
.
شهید محمدرضا باستانی‌شعار
تاریخ تولد: ۱۰ آبان ۱۳۳۹
تاریخ شهادت: ۲۹ خرداد ۱۳۶۵
محل تولد: گیلان، رشت
طول مدت حیات: ۲۶ سال
مزار شهید: گلزار شهدای رشت



• شهید محمدرضا باستانی‌شعار، دهم آبان‌ماه سال ۱۳۳۹ش در خانواده‌ای متدین و مذهبی در «میان محله» شهرستان رشت چشم به جهان هستی گشود. هوش و استعداد او در زمینه‌های مختلف از‌‌ همان ابتدای کودکی با توجه به حالاتش به‌خوبی مشهود بود به‌نحوی‌که در جریان تحصیلات ابتدایی، شاگردی ممتاز و بسیار منظم و باوقار به‌شمار می‌رفت. محمدرضا، دوران کودکی را بسیار پرجنب و جوش پشت سر نهاد. قدرت ابتکار فکری و عملی او آن‌چنان بود که مدام به فکر ساختن وسائل ابتکاری بود و در عین حال با وجود این‌که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، مقید به انجام واجبات دینی بود و از‌‌ همان دوران، الفبای تقوا را در خانواده مذهبی و خداجویش آموخت. وی، دوران دبستان و راهنمایی را با موفقیت سپری کرد و وارد دبیرستان شد که پایان دوران دبیرستانش با شکل‌گیری جمهوری اسلامی ایران مصادف بود. علاقه شدید او به اسلام و امام (ره)، شرکت در راهپیمایی‌ها و داشتن دوستان مذهبی و عاشق اسلام، زمینه‌ای شد تا تحول جدیدی در زندگی او ایجاد شود. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با تأسیس بسیج به فرمان امام (ره)، عضو فعال آن‌ گردید و هم‌زمان با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رشت نیز به خیل سبزجامگان راه سرخ شهادت پیوست و در واحد عملیات سپاه با تیم‌های گشت به همکاری پرداخت. روحیه قاطع و شجاعت مثال‌زدنی او باعث شد تا نقش مؤثری در رابطه با پاک‌سازی شهر و استان از عناصر ملحد و ضدانقلاب در سال‌های ۱۳۶۰ش تا ۱۳۶۲ش داشته باشد و در این راه یکی از فعالان واحد عملیات سپاه رشت بود. با آن‌که وی از جثه‌ نحیف و لاغری برخوردار بود اما بدون هیچ ترسی وارد معرکه‌های خطرناک شده و شهر را برای دشمنان قسم‌خورده نظام ناامن می‌ساخت. اخلاص و یک‌رنگی از ویژگی‌های باارزش شهید باستانی‌شعار به‌شمار می‌رفت. در هر عملی که انجام می‌داد تنها رضای خدا را در نظر داشت. شجاعتش از تقوا و تعهدش سرچشمه می‌گرفت، تقوایی که از شروع ارتباطش با خدا کسب کرده بود. بسیار ساده و مهربان بود و در هر کار خیری پیش‌قدم بود. برای والدین، خصوصاً مادر احترام خاصی قائل بود و در کارهای منزل او را یاری می‌کرد. با کمال مهربانی و صمیمیت با اطرافیان رفتار می‌کرد. کنجکاوی وی درمورد سلاح‌های جنگی، روحیه‌ خلاق و نیز ابتکارات او موجب شد که در زمینه‌ سلاح‌های نظامی فعالیت قابل توجهی انجام دهد. به‌همین دلیل، مسئولیت اسلحه‌خانه سپاه رشت به وی واگذار شد تا ضمن نگهداری و تعمیر سلاح، ابتکارات و فعالیت‌هایش را راحت‌تر انجام دهد که به‌واسطه این‌گونه فعالیت‌ها به‌ناچار کم‌تر در جمع دیگران حضور می‌یافت. باستانی‌شعار از جدیت و پشتکار بالایی برخوردار بود. وقتی خبر ابتکاراتش به سپاه تهران رسید، از وی دعوت شد تا برای ساخت سلاح‌ و تجهیزات به آن‌جا رفته و با استفاده از امکانات بیش‌تر، در امر اختراعات جدید به کشور کمک کند. محمدرضا انسانی به تمام معنا متین، ژرف‌اندیش، متدین و دارای جاذبه‌های معنوی بود. در سخت‌ترین شرایط برای حفظ ارزش‌های انقلاب و استمرار اصول اسلامی و دینی تلاش و ایثار می‌نمود. از پیروان راستین خط امام (ره) بود و برای این‌که کشتی انقلاب اسلامی به ساحل پیروزی برسد در کنار کارهای نظامی، به فعالیت‌های دینی و مذهبی می‌پرداخت. محمدرضا عاشق جبهه بود و همیشه اعلام آمادگی خود را برای حضور در جبهه مطرح می‌کرد ولی مسئولین وقت سپاه موافقت نمی‌کردند چون وجودش در پشت جبهه بسیار مؤثر بود. با این حال، محمدرضا پنج‌ نوبت داوطلبانه عازم جبهه‌های پیکار حق علیه باطل شد و در این راه، یک‌بار به‌شدت از ناحیه فک و صورت مجروح گردید که پس از بهبودی نسبی دوباره عازم جبهه‌ها شد. باستانی‌شعار، زوائد معیشت را از زندگی خود حذف کرده و رنگ خدا گرفته بود. محمدرضا نیامده بود که بماند و گویا رسم همیشگی مردان مرد این است که زندگی دنیایی را زیبا‌تر از همیشه به دور افکنده و به سمت تنها مقصود و معبود خویش عروج نمایند. وی در طول زندگی پربرکتش، بیش از ده نوع از بدیع‌ترین سلاح‌ها را تهیه کرد به‌طوری‌که به او لقب «شمشیرساز سپاه» داده شد و فرماندهان عالی‌رتبه نظامی، او را یکی از بازوان پرتوان نظام می‌دانستند. اما شوق شهادت و شور جهاد و مبارزه آن‌چنان در وجود محمدرضا نقش بسته بود که سرانجام روح بلند و ملکوتی این کبوتر عاشق در تاریخ بیست و نهم خردادماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی به سمت عرش الهی پرواز نمود و او همانند مولا و اربابش حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با لبانی تشنه و پیکری بی‌سر، به سمت حضرت دوست شتافت تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) گردد که فرموده‌اند: «شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالا‌ترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسان‌های زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود... فداکاری شهیدان و گذشت خانواده‌ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود. اگر مجاهدت فداکارانه جوانان این مرز و بوم که به این شهادت‌ها منتهی شده است نمی‌بود، همه روزهای این ملت، در زیر چتر سیاه ظلم و تجاوز و دخالت دشمنان اسلام و ایران، به شب‌های تار بدل می‌گشت...» وقتی خبر شهادت این سردار بزرگ و مبتکر خلاق به محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران) رسید، وی با گفتن جمله دست ما از ما جدا شد، در فراق او گریست. پیکر پاک و مطهر این شهید بیست و شش ساله پس از اقامه نماز و سخنرانی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین احسان‌بخش (نماینده وقت ولی فقیه در استان گیلان) بر دستان مردم شهیدپرور تشییع و در گلزار شهدای رشت به خاک سپرده شد.

seyed بازدید : 197 چهارشنبه 28 خرداد 1393 نظرات (0)

.
شهید مهدی (شهرام) امینی
تاریخ تولد: ۱۳۳۲
تاریخ شهادت: ۲۸ خرداد ۱۳۶۰
محل تولد: آذربایجان غربی، ارومیه
طول مدت حیات: ۲۸ سال
محل شهادت: گوگ‌تپه
مزار شهید: باغ رضوان


• سال ۱۳۳۲ش، آسمان آبی شهرستان ارومیه به شمیم نجابت نوزادی به‌نام مهدی معطر گشت که نهال وجودش در دامان پاک مادری سیده و باتقوا پرورش یافت: شهید مهدی (شهرام) امینی. وی با رسیدن به هفت سالگی، به مدرسه رفت و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۰ش وارد دانشگاه علم و صنعت تهران گشت و در سال ۱۳۵۶ش با اخذ مدرک مهندسی راه و ساختمان فارغ‌التحصیل شد. شهید امینی هم‌زمان با مبارزات مردم انقلابی، در جریان فعالیت‌ها حضوری گسترده داشت و ایام پرحادثه انقلاب اسلامی را با تلاش و تکاپو سپری نمود. پس از شکوفایی انقلاب، مصمم شد تا با مهاجرت به شهر مقدس قم به تحصیل در حوزه علمیه آنجا بپردازد اما احساس تعهد و وظیفه‌شناسی باعث گردید تا در ارومیه بماند و مسئولیت یک شرکت بزرگ راه‌سازی را بر عهده گرفته و در جهت عمران و آبادی کشور به تلاش بپردازد. او که پرستوی مهاجر شهادت بود، در دومین روز آغاز جنگ تحمیلی، به جبهه‌های جنوب رفت و در کنار هم‌رزمان شهیدی چون مهدی باکری و شفیع‌زاده به مبارزه ادامه داد. بعد از ماه‌ها جهاد و مبارزه، با حکم شهید محلاتی به‌عنوان نماینده امام راحل (ره)، فرماندهی عملیات سپاه ارومیه را بر عهده گرفت. از زمانی که قامتش به لباس پاسداری آراسته شد تا لحظه شیرین شهادت، دمی آرام نبود. با ورود به سپاه ارومیه به سرکوبی و نابودی گروه‌های منافقین روی آورد و تمام توان خود را در جهت پیشبرد اهداف انقلاب به کار بست. او که سربند اخلاص بر پیشانی و لبیک شهادت در دل داشت، سرانجام در تاریخ بیست و هشتم خردادماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی هم‌زمان با سالروز ولادت مولایش حضرت مهدی (عج) درحالی‌که فرماندهی عملیات سپاه ارومیه را بر عهده داشت، در سنگر جهاد و محراب مبارزه با نیروهای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله در منطقه گوگ‌تپه در سن بیست و هشت سالگی با کاروان حسینیان همسفر شد تا شوق انتظار مهدی (عج) هم‌چنان باقی بماند. او با لب‌های خشکیده هم‌چنان که ذکر «یا الله یا غیاث المستغیثین و رضاء برضائک» را بر لب داشت، به دیدار باقی شتافت تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) گردد که فرموده‌اند: «امروز، به فضل همین شهادت‌ها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملت‌ها آبرو و عزت را این‌گونه باید پیدا کنند... شهادت بالا‌ترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل ‌الله است... شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی که زبان‌ها و قلم‌ها از توصیف آن و چشم و دل‌ها از مشاهده آن ناتوانند، مشعل‌دار پیروزی و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است... پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می‌شود، درحقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آن‌ها زنده‌اند و روز به روز زنده‌تر خواهند شد...» پیکر پاک و مطهر سردار شهید امینی هم‌اکنون در باغ رضوان آرمیده است. شهید بزرگوار طی فرازهایی از سخنان ارزشمند خویش خطاب به بازماندگان و به وصل نرسیدگان، چنین رهنمودهایی داده است: «... ما هر صحبتی که داریم، به‌خاطر اعتقادمان است. اینجا (جبهه) میدان کربلاست و پیروزی، در مسیر حق بودن است. آن چیزی که ماندگار می‌باشد، افکار ناب اسلامی است. باید از کسانی خط بگیریم که از افکار ناب اسلامی و ائمه (ع) خط گرفته باشند. ما یک تکلیف داریم و آن، عمل به احکام است و گوش دادن به صحبت‌های امام راحل و ولایت فقیه. مجبور نیستیم که ببینیم نتیجه چه خواهد شد، وظیفه ما ادای تکلیف است. این احزاب و گروه‌ها از روی هوی و هوس برنامه‌هایی در جهت نفی اسلام و اثبات مبانی ضدخدایی دارند و در‌‌نهایت نابودشدنی هستند. اشتباه کسی که می‌خواهد روحانیت را رد کند، اسلام و ایران را به باد خواهد داد. سعی کنیم در راه خدا و برای او گام برداریم چرا که در قیامت، فقط ایمان و عمل صالح، به درد ما می‌خورد...»

seyed بازدید : 183 سه شنبه 27 خرداد 1393 نظرات (0)


شهید اصغر احمدی
تاریخ تولد: ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۲۷ خرداد ۱۳۶۰
محل تولد: اصفهان
طول مدت حیات: ۲۲ سال
محل شهادت: دارخوئین



• شهید اصغر احمدی، سال ۱۳۳۸ش در اصفهان چشم به جهان هستی گشود. دوران کودکی را در جمع خانواده‌ای مهربان و صمیمی سپری کرد و تحصیلاتش را تا کلاس سوم راهنمایی ادامه داد. سپس به‌علت مشکلات مالی ترک تحصیل نمود و در یک کارگاه طراحی فرش مشغول به‌کار شد. به‌علت فشار زیاد کار، چشمانش ضعیف گشت و به‌همین علت، به یک مغازه فرش‌فروشی رفت. یک سال بعد، احمدی از این مغازه هم بیرون رفت چرا که رفتار صاحب مغازه را غیراسلامی یافت. اصغر در زمان مبارزات مردمی نهضت فراگیر حضرت امام خمینی (ره)، به مبارزه علیه رژیم فاسد شاهنشاهی پرداخت. سال ۱۳۵۶ش، در خیابان عبدالرزاق اصفهان توسط ساواک دستگیر شد و خیلی زود به‌علت نداشتن مدرک از زندان رهائی یافت. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و در سال ۱۳۵۹ش استفاده از سلاح‌های مختلف را فراگرفت و برای عضویت در سپاه پاسداران ثبت‌نام نمود که به‌علت ضعف بینائی‌اش پذیرفته نشد، از این‌رو به بسیج رفت و دوره فشرده ۴۵ روزه‌ای را در پادگان فرح‌آباد گذراند. سپس به میدان رزم شتافت و فقط یک مرتبه برای دیدار با خانواده‌اش به شهر بازگشت. مادر مصرانه از او خواست که در خانه بماند. اصغر در پاسخ اصرارهای مداوم مادر، گفت: «مگر می‌شود که انسان یک نمازش را بخواند و نماز دیگر را نه.» احمدی سرانجام در تاریخ پانزدهم فروردین‌ماه به جبهه دارخوئین رفت و مردانه در مقابل دشمن بعثی ایستاد. بیست و هفتم خردادماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی، روز وصل اصغر بود. روزی که او در عملیات فرماندهی کل قوا، بال در بال ملائک به دیدار حق شتافت. جوان بیست و دو ساله ایران اسلامی بر اثر اصابت گلوله از خاک به افلاک پر کشید و بار دیگر شیعه علی (ع) بودن را به جهانیان اثبات نمود تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) گردد که فرموده‌اند: «هرچه داریم، به برکت جان‌فشانی‌ها و فداکاری‌هاست، به برکت روحیه شهادت‌طلبانه است. اساساً جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه‌ای از اخلاص‌ها و توجه‌ها و جز با حرکت به سمت «انقطاع الی الله» حاصل نمی‌شود... شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالا‌ترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسان‌های زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود...» سردار شهید خطاب به مادر بزرگوار و اطرافیانش اظهار می‌داشت: «شهادت فوزی عظیم است ما باید برویم و در این انقلاب شرکت کنیم و آن را تداوم ببخشیم تا این انقلاب متصل شود به انقلاب حضرت مهدی (عج)... مادر جان! تو همیشه می‌روی در این روضه‌خوانی‌ها این‌قدر گریه می‌کنی برای امام حسین (ع) این امام هم مثل امام حسین (ع) است، باید رفت و یاری‌شان کرد...» سردار شهید اصغر احمدی طی فرازهایی از وصیت‌‏نامه ارزشمندش خطاب به بازماندگان، چنین می‌نویسد: «انا لله و انا الیه راجعون، اشهد أن لا اله الا الله و اشهد أن محمداً رسول‌الله... درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و نایب امام زمان (عج) ‌ای برادران و خواهران اسلامی و ایرانی‌ام! تاریخ یک‌بار دیگر تکرار می‌شود، در یک طرف حسین زمان خمینی و طرف دیگر یزید زمان صدام... ای برادران و خواهران! اگر بنا شود تمام شما جلوی فرزندانتان را بگیرید و همه بگوئید ما رضایت نداریم که به جنگ بروید چون ممکن است کشته شوید پس چه کسی جلوی دشمن کافر را بگیرد؟ چه کسی خمینی عزیز را در راهش یاری بدهد؟ مگر نه این‌که او برای ما قیام کرده؟... بیائید مثل آن کسانی نباشیم که در صحرای کربلا آن موقعی که امام حسین (ع) می‌گفت: هر کسی می‌خواهد برود بیاید و برود، ما اینجا کشته می‌شویم و دست مبارکش را بر روی چشمانش گذاشت و شما که هی حسرت می‌کشید که کاش ما در زمان امام حسین (ع) بودیم و او را کمک می‌کردیم، الان هم صحرای کربلاست، چه فرقی می‌کند؟ آیا اسلام، اسلام دیگری است یا شما دروغ می‌گوئید؟ این جمهوری اسلامی تازه روی کار آمده با انبوه خرابی‌ها و گرفتاری‌ها که آن از خدا بی‌خبر‌ها برای ما گذاشتند و فرار کردند. شما نگاه کنید این‌ها که به جبهه می‌روند و جان خود را از دست می‌دهند به‌خاطر ریاست و مقام و پول و ثروت نیست فقط به‌خاطر اسلام است، اسلام است که قانون‌هایش خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت را به‌همراه دارد. اسلام است که تمام ملت‌های زیر بار ظلم را می‌خواهد نجات بدهد. این دولت اسلامی را یاری کنید. این ارتش و سپاه و بسیج را بیش‌تر یاری کنید. ‌ای پدر و مادر بزرگوارم که عمری را برای من زجر کشیدید و خون دل‌ها خوردید، افتخار کنید که من برای اسلام رفته‌ام... این دنیا محل توشه چیدن و امتحان است، سعی کنید هرچه بیش‌تر از این رهبر دلسوز قدردانی کنید، دست از یاری او برندارید که می‌دانم برنمی‌دارید. من افتخار می‌کنم که پدر و مادرم و خواهران و برادرانم همه دلسوز این انقلاب‌اند. دنبال روحانیت باشید که راه آن‌ها راه امام خمینی است و راه امام، راه امام زمان (عج) و اسلام است. خدایا! ‌ای پروردگارا! از تو می‌خواهم دشمنان اسلام و این ملت را بیدار کنی و اگر قابل هدایت نیستند، نابود کنی...»

seyed بازدید : 191 دوشنبه 26 خرداد 1393 نظرات (0)


.
شهید غلام‌رضا ابیض‌نژاد
تاریخ تولد: ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۲۶ خرداد ۱۳۶۰
محل تولد: خوزستان، دزفول
طول مدت حیات: ۲۲ سال
محل شهادت: دارخوئین



• شهید غلام‌رضا ابیض‌نژاد در یکی از روزهای زیبای سال ۱۳۳۸ش در جمع خانواده‌ای متدین و زحمت‌کش در شهرستان دزفول چشم به جهان هستی گشود. تحصیلات ابتدایی را در‌‌ همان شهر آغاز نمود و ضمن تحصیل، به کار کردن مشغول شد تا در تأمین معاش خانواده‌اش را یاری رساند. عشق به معارف والای اسلام، از‌‌ همان سنین کودکی و نوجوانی در وجودش موج می‌زد و همواره در کلاس‌های قرائت قرآن و اسلام‌شناسی، شرکتی فعال داشت. شاگردی در مکتب اسلام، به او صبر و بردباری در مقابل مشکلات و صفای وجود و قلبی سرشار از محبت و عشق به هم‌نوع بخشیده بود. همه‌ساله ماه محرم، خیمه‌ عزای مولایش امام حسین (ع) را برپا می‌نمود و عاشقانه به‌یاد سرور و سالار شهیدان و یاران باوفایش عزاداری می‌کرد. پس از اخذ مدرک دیپلم، در مردادماه سال ۱۳۵۸ش به خدمت مقدس سربازی رفت و دوره‌ آموزش نظامی را در پادگان «خسروآباد» آبادان گذراند و سپس به ژاندارمری ایذه اعزام شد. روح ظلم‌ستیزی و مبارزه با استکبار او نگذاشت که در مقابل ظلم خان‌ها و فئودال‌های این شهر ساکت بنشیند و به‌یاری هم‌رزمانش از طریق آگاه نمودن مردم مستضعف، آن‌ها را برای مقابله با چپاولگران ظالم آماده کرد. با شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، داوطلبانه در تاریخ بیست و پنجم فروردین‌ماه ۱۳۶۰ش به صفوف مبارزان جبهه‌‌ حق علیه باطل پیوست و تنها پس از دو ماه نبرد بی‌امان با دشمنان بعثی، دعوت حق را لبیک گفت و روز بیست و ششم خردادماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن بیست و دو سالگی به‌همراه ملائک به سوی ملکوت پرواز کرد تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) گردد که فرموده‌اند: «امروز، به فضل همین شهادت‌ها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملت‌ها آبرو و عزت را این‌گونه باید پیدا کنند... شهادت بالا‌ترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل ‌الله است... شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی که زبان‌ها و قلم‌ها از توصیف آن و چشم و دل‌ها از مشاهده آن ناتوانند، مشعل‌دار پیروزی و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است... پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می‌شود، درحقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست..» سردار شهید غلام‌رضا ابیض‌نژاد در وصیت‌نامه ارزشمند خویش، چنین آورده است: «به‌نام خدا و به‌یاد شهیدان همیشه جاوید / سلام به ادامه‌دهندگان راه حسین (ع) و سلام به خانواده‌ عزیزم، با اجازه‌ همگی‌شان راهی نبرد حق علیه باطل هستم و البته این راه را خودم انتخاب کرده‌ام تا شاید بتوانم با ایثار خون ناقابلم خدمتی به این انقلاب و ملت عزیز ایران کرده باشم... از خدای بزرگ سپاسگزارم که مرا در دامان مادری پرمهر بزرگ کرده... تا بتوانم راهم را خودم انتخاب نمایم و در مسیر آن گام بردارم... مادرم! امیدوارم مرا ببخشی اگر زنده ماندم که با پیروزی نزد شما بازمی‌گردم و اگر شهید شدم مرا ناکام نخوانید بلکه افتخار کنید که فرزندتان را حسین‌وار بزرگ کردید تا در این انقلاب زمینه‌ساز ظهور مهدی (عج) شود... پدر عزیزم! امیدوارم اگر بدی از این فرزند حقیر سر زده مرا ببخشید. از زحمات بی‌دریغ شما که مرا بزرگ کردید سپاسگزارم و امیدوارم هنگام شهادت من ناراحت نشوید... از برادران عزیزم به‌خصوص عبدالرضا که بعد از من فرزند ارشد خانواده است خواهانم ضمن این‌که خط شکوهمند انقلاب اسلامی ما به رهبری زعیم عالی‌قدر حضرت امام را ادامه بدهد از هیچ‌گونه مجاهدت در راه انقلاب و اهداف بزرگ آن دریغ نورزد تا ظهور حضرت مهدی (عج)... خواهران عزیزم! از شما می‌خواهم که حجاب درون و برون خود را حفظ کنید و در راه بزرگ کردن فرزندانتان زینب‌وار گام بردارید چون حجاب اولین سنگر انقلاب اسلامی ماست. در پایان از کلیه اقوام و خویشان پوزش می‌خواهم... و امیدوارم که اگر از من بدی دیده‌اند به بزرگی خود ببخشند و هرکدام فردی مفید در راه به ثمر رساندن انقلاب اسلامی باشند. والسلام...»

seyed بازدید : 169 یکشنبه 25 خرداد 1393 نظرات (0)


شهید سیدغلام‌رضا آب‌فروش
نام پدر: سیدحسین
تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۴۳
تاریخ شهادت: ۲۵ خرداد ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
طول مدت حیات: ۱۸ سال
محل شهادت: گیلانغرب
مزار شهید: مفقودالجسد


• نخستین روز بهار سال ۱۳۴۳ش، فرزندی از سلاله طه چشم به جهان هستی گشود که پدر، نامش را به عشق ثامن‌الحجج (ع) غلام‌رضا نامید: شهید سیدغلام‌رضا آب‌فروش. سیدغلام‌رضا در کوچه پس‌کوچه‌های شهر تهران رشد یافت و همراه دیگر کودکان هم‌سال خود به مدرسه رفت. در سن ده سالگی به اقامه نماز پرداخت و پروردگار را به‌خاطر نعمت‌هایش سپاس گفت. دوره‌ ابتدایی را در مدرسه آیت‌الله فومنی به پایان رساند. در زمان مبارزات مردمی انقلاب اسلامی به رهبری امام امت (ره) شرکت کرد. از جمله؛ در واقعه هفدهم شهریورماه با کمک خواهرزاده‌هایش، وسائل اولیه امدادی مانند پنبه و... را با وجود تحت محاصره بودن بیمارستان سوم شعبان، به این مرکز درمانی رساند. شهید آب‌فروش در زمان ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن، عضو کمیته‌ استقبال از ایشان بود. سال دوم دبیرستان - زمانی که در رشته بازرگانی مشغول تحصیل بود - به‌علت فعالیت در پادگان امام حسین (ع) و خلیج و نگهبانی از زندانیان، از ادامه تحصیل انصراف داد. در سال ۱۳۵۹ش به‌منظور سازندگی روستا‌ها، به شهرکرد رفت؛ اما به‌علت سانحه سوختگی، برای مداوا به تهران بازگشت و یک ماه تحت درمان قرار گرفت. از آن روز به‌بعد نیز جزو نیروی ذخیره کمیته منطقه ۱۰ به فعالیت ادامه داد. در یکم دی‌ماه ۱۳۶۰ش از طرف بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جبهه‌های پیکار حق علیه باطل رفت و مدتی در قسمت شناسایی و چندی نیز در قسمت خمپاره‌انداز خدمت کرد. سیدغلام‌رضا آب‌فروش پس از شش ماه نبرد جانانه، سرانجام در تاریخ بیست و پنجم خردادماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در گیلانغرب بر اثر اصابت گلوله در سن هجده سالگی شراب طهور بهشتی را سر کشید و جرعه‌نوش خوان گسترده الهی گشت تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) گردد که فرموده‌اند: «هرچه داریم، به برکت جان‌فشانی‌ها و فداکاری‌هاست، به برکت روحیه شهادت‌طلبانه است. اساساً جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه‌ای از اخلاص‌ها و توجه‌ها و جز با حرکت به سمت «انقطاع الی الله» حاصل نمی‌شود... شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالا‌ترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسان‌های زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود... فداکاری شهیدان و گذشت خانواده‌ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود...» پیکر شهید سیدغلام‌رضا آب‌فروش هیچ‌گاه به زادگاهش بازگشت و باقی ماند تا حافظ مرزهای کشور باشد. شهید آب‌فروش طی فرازهایی از وصیت‌‏نامه ارزشمندش خطاب به بازماندگان، چنین می‌نویسد: «... وقت آن رسیده [...] ایران که یک عمر در خواب غفلت بوده و در گمراهی به‌سر می‌برده و اجانب او را در استثمار و استعمار نگاه داشته بودند و نمی‌توانستند با خدای و آن‌چنان که گفته است راز و نیاز کنند و این امام و رهبر انقلاب، این مرد بزرگ آمد و مردمی که سال‌ها در استعمار بودند و نه خدا می‌شناختند نه بنده‌ خدا؛ آمد به آن‌ها زندگی کردن خداپسندانه بیاموزد با یاری خداوند متعال. چون او آمد [دیگران که دیدند] منافع در خطر است، با ایران و ایرانی بد شدند. چه کشورهای همسایه چه کشورهای مرتجع. پس این جنگ تحمیلی را به‌وجود آوردند. بعد بین دو کشور مستضعف البته مردم عراق نیستند که با ایران می‌جنگند بلکه این حکومت‌های شرق و غرب است که با ایران می‌جنگد و این برادران عراقی خود با اسلام و مسلمین سر جنگ ندارند که این زور است که آن‌ها را به جبهه‌های جنگ آورده است و این برادران هم گروه‌گروه به ما پناهنده می‌شوند و آن‌که با ما - که با قرآن خدا با اسلام ما... سر جنگ دارد، صدام خائن و گروهش بعث عراق است با کمک مرتجعین...»

تبلیغات

اینجا محل تبلیغات شماست . 09365945034

امار گیر وبگذر

تعداد صفحات : 24

درباره ما
Profile Pic
همه مردم مرند در این رسانه سهیم هستند و لطفا اخبار خود را با عضویت در این وب انتشار دهید و ما هم به قلم خود قسم میخوریم قلم خودرا به مال دنیا نفروشیم و با صداقت کامل مطالب را ارایه دهیم .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 873
  • کل نظرات : 150
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 51
  • آی پی دیروز : 97
  • بازدید امروز : 163
  • باردید دیروز : 398
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 163
  • بازدید ماه : 7,525
  • بازدید سال : 61,107
  • بازدید کلی : 490,845