شهید سیدغلامرضا آبفروش
نام پدر: سیدحسین
تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۴۳
تاریخ شهادت: ۲۵ خرداد ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
طول مدت حیات: ۱۸ سال
محل شهادت: گیلانغرب
مزار شهید: مفقودالجسد
•
نخستین روز بهار سال ۱۳۴۳ش، فرزندی از سلاله طه چشم به جهان هستی گشود که
پدر، نامش را به عشق ثامنالحجج (ع) غلامرضا نامید: شهید سیدغلامرضا
آبفروش. سیدغلامرضا در کوچه پسکوچههای شهر تهران رشد یافت و همراه دیگر
کودکان همسال خود به مدرسه رفت. در سن ده سالگی به اقامه نماز پرداخت و
پروردگار را بهخاطر نعمتهایش سپاس گفت. دوره ابتدایی را در مدرسه
آیتالله فومنی به پایان رساند. در زمان مبارزات مردمی انقلاب اسلامی به
رهبری امام امت (ره) شرکت کرد. از جمله؛ در واقعه هفدهم شهریورماه با کمک
خواهرزادههایش، وسائل اولیه امدادی مانند پنبه و... را با وجود تحت محاصره
بودن بیمارستان سوم شعبان، به این مرکز درمانی رساند. شهید آبفروش در
زمان ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن، عضو کمیته استقبال از ایشان بود.
سال دوم دبیرستان - زمانی که در رشته بازرگانی مشغول تحصیل بود - بهعلت
فعالیت در پادگان امام حسین (ع) و خلیج و نگهبانی از زندانیان، از ادامه
تحصیل انصراف داد. در سال ۱۳۵۹ش بهمنظور سازندگی روستاها، به شهرکرد رفت؛
اما بهعلت سانحه سوختگی، برای مداوا به تهران بازگشت و یک ماه تحت درمان
قرار گرفت. از آن روز بهبعد نیز جزو نیروی ذخیره کمیته منطقه ۱۰ به فعالیت
ادامه داد. در یکم دیماه ۱۳۶۰ش از طرف بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
به جبهههای پیکار حق علیه باطل رفت و مدتی در قسمت شناسایی و چندی نیز در
قسمت خمپارهانداز خدمت کرد. سیدغلامرضا آبفروش پس از شش ماه نبرد
جانانه، سرانجام در تاریخ بیست و پنجم خردادماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در
گیلانغرب بر اثر اصابت گلوله در سن هجده سالگی شراب طهور بهشتی را سر کشید و
جرعهنوش خوان گسترده الهی گشت تا مصداق بارز بیانات مقام معظم رهبری،
حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) گردد که فرمودهاند: «هرچه
داریم، به برکت جانفشانیها و فداکاریهاست، به برکت روحیه شهادتطلبانه
است. اساساً جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمهای از اخلاصها و
توجهها و جز با حرکت به سمت «انقطاع الی الله» حاصل نمیشود... شهید جانش
را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالاترین
دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ
انسانهای زیرک و هوشیار است که نمیگذارند این جان، مفت از دستشان برود و
در مقابل، چیزی عایدشان نشود... فداکاری شهیدان و گذشت خانوادهها و حضور
رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این
ملت زدود...» پیکر شهید سیدغلامرضا آبفروش هیچگاه به زادگاهش بازگشت و
باقی ماند تا حافظ مرزهای کشور باشد. شهید آبفروش طی فرازهایی از
وصیتنامه ارزشمندش خطاب به بازماندگان، چنین مینویسد: «... وقت آن رسیده
[...] ایران که یک عمر در خواب غفلت بوده و در گمراهی بهسر میبرده و
اجانب او را در استثمار و استعمار نگاه داشته بودند و نمیتوانستند با خدای
و آنچنان که گفته است راز و نیاز کنند و این امام و رهبر انقلاب، این مرد
بزرگ آمد و مردمی که سالها در استعمار بودند و نه خدا میشناختند نه
بنده خدا؛ آمد به آنها زندگی کردن خداپسندانه بیاموزد با یاری خداوند
متعال. چون او آمد [دیگران که دیدند] منافع در خطر است، با ایران و ایرانی
بد شدند. چه کشورهای همسایه چه کشورهای مرتجع. پس این جنگ تحمیلی را
بهوجود آوردند. بعد بین دو کشور مستضعف البته مردم عراق نیستند که با
ایران میجنگند بلکه این حکومتهای شرق و غرب است که با ایران میجنگد و
این برادران عراقی خود با اسلام و مسلمین سر جنگ ندارند که این زور است که
آنها را به جبهههای جنگ آورده است و این برادران هم گروهگروه به ما
پناهنده میشوند و آنکه با ما - که با قرآن خدا با اسلام ما... سر جنگ
دارد، صدام خائن و گروهش بعث عراق است با کمک مرتجعین...»
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
تبلیغات
اینجا محل تبلیغات شماست . 09365945034
امار گیر وبگذر
درباره ما
همه مردم مرند در این رسانه سهیم هستند و لطفا اخبار خود را با عضویت در این وب انتشار دهید و ما هم به قلم خود قسم میخوریم قلم خودرا به مال دنیا نفروشیم و با صداقت کامل مطالب را ارایه دهیم .
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
آمار سایت